بسم الله الرحمن الرحیم
بیانیه وبلاگ نویسان در محکومیت اهانت به امام خمینی(ره) و وقایع اخیر
نشانه دیکتاتوری
ما انتساب به امام را - به هر سبب و نسب و جایگاه که باشد- ملاک حقانیت نمی دانیم. چرا که آن روح خدا، امام خمینی روحی فداه بر نضامات موروثی و طبقه ای خط بطلان کشید و ما فرزندان معنوی همان مرد الهی هستیم و هرگز به دوران پیش از انقلاب اسلامی بر نمی خواهیم گشت. ما از پیمودن راه امام پشیمان نیستیم که بخواهیم از آن عدول کنیم و سر به دامان شرق و غرب ببریم.
امروز بر همگان لازم است تا ولایت فقیه، این میراث سترگ امام خمینی(رحمت الله علیه) را پاس بدارند و آن را تمیز جریان حق و باطل بشمارند. بدانیم که حتی اگر همچون عمارها به ساده لوحی هم متهم شویم، تا زمانی که دست در دست ولایت داریم، خداوند سبیل هدایت را بر ما آشکار میکند.
امروز شعار (( مرگ بر دیکتاتور)) شان گوش فلک را کر کرده است، اما یادمان نرفته است که همین افراد به دنبال اختیار تام در جایگاه نخست وزیری بوده اند، ریاست جمهوری مادام العمر را برای خود می خواستند و یا لوایحی به مجلس فرستاده اند که اختیاراتی فراتر از قانون اساسی به آنها داده شود. اگر اینها نشانه های خوی دیکتاتوری نیست پس چیست؟
شعار قانون مداری می دهند، اما نمی ÷ذیرند که اقتضای قانون مداری این است که در مواردی که قانون با منافع شخصی ما موافقت نداشته باشد، به آن تمکین کنیم، نه آنکه در آن زمان که سفرهی قدرت برای ما گشوده است، از آن بخوریم و زمانی که این دیگ برای دیگری بجوشد، باید این دیگ را سرنگون کنیم و بر زمین بریزیم. این نشانه دیکتاتوری است.
روزی خود را ((خط امام)) خوانده اند و عکس امام بر سر نیزه زده اند و روزی دیگر عکس امام را پاره میکنند و زیر پا میگذارند. تاریخ اسلام برای ما الهام بخش است که کسانی که قرآن بر سر نیزه ها میکنند، همان ها در روزگاری دیگر قرآن ناطق را پامال سم اسبان میکنند. مسجد و قرآن را به آتش می کشند (مسجد لولاگر و مسجد دانشگاه شیراز)، اما میدانند که تا زمانی که مردم در راه ولایت هستند، نمی توانند به فتنه ها دچار کنند.
امروز می خواهند به نام دین سبز، با اندیشه های امام معارضه کنند. اما ما با اسلام آریا مهری، اسلام ابوسفیانی و اسلام تحجر مخالفیم. اسلام آمریکایی و قرائت سکولار از اسلام را هرگز بر نمی تابیم. مهم ترین دستاورد مبارزات این ملت برای به سرانجام رساندن انقلاب اسلامی، حاکمیت اندیشه اسلامی بود. اما افرادی که هرگز سابقه مبارزه در زمان اختناق شاهنشاهی را نداشته اند، به سبب مسئولیتی که در دوران حیات امام داشته اند، امروز مدعی همه چیز شده اند و می خواهند دستاوردهای انقلاب این ملت را از بین ببرند و اندیشه های غربی و اسلام آمریکایی و آریا مهری را حاکم کنند.
امروز با ادعای وصایت یا وراثت از امام، متولیانی برای خط امام پیدا شده اند که هیچ ارتباطی با اندیشه امام ندارند. امروز این افراد به دنبال نوعی سلطنت موروثی هستند و هرگز اندیشه امام برای آنها ملاک نیست و اگر روزی هم برمی آشوبند، از نفی اندیشه امام نیست که از نقد به فرزندان امام است. اما امام ما این نحوه ی حکومت و ارزش گذاری را نفی کرده است. در اسلام حق و باطل، خود ملاک هستند و نه افراد مدعی آن! درباره امام هم می گوییم که افراد مدعی خط امام به جای تاکید بر عنوان نخست وزیر امام یا منصوب امام یا نماینده امام، باید با اندیشه امام محک بخورند. امروز شاهدیم که مطرودین و محذوفین از سوی امام و کسانی که از امام سیلی خورده بودند، ذیل یک پرچم مدعی خط امام شده اند. امروز باید مواظب بود تا ظواهر و شعارها ما را از توجه به ذات و باطن این جریان دور نکند.
بنیان های اندیشه امام، ولایت فقیه و حضور مستمر دین در حاکمیت ، مبارزه با طاغوت( هر حکومتی غیر از حکومت اسلامی)، مبارزه با تحجر و اسلام سلطنتی و آریا مهری، مبارزه با اشرافیت و کاخ نشینی، صدور انقلاب و هسته های مقاومت، حمایت از فلسطین و لبنان و جهاد علیه کفر و طاغوت، عدالت خواهی و آزادی خواهی، جمهوری اسلامی، مردم محوری به جای نخبه محوری( اعم از حوزوی و دانشگاهی)، توجه به جبهه جهانی مستضعفین، استقلال طلبی از شرق و غرب و نیز استکبار ستیزی بوده است. امروز باید با این محک ، مدعیان را سنجید.
ما وبلاگ نویسان و فعالان فضای مجازی، جریان ضد انقلابی موجود در فضای مجازی ، وبلاگستان و شبکه های اجتماعی را محکوم میکنیم. تحرکات ضداسلامی، ضد انقلابی، ضد اخلاقی و ضد مردمی شان را دیده ایم و این مسئولیت ما را بیشتر میکند.
امروز وظیفه ماست تا با هر ابزار ادبی، فرهنگی، هنری و روشن گرانه در برابر فتنه افکنی ها ایستادگی کنیم.باید حقیقت اسلام ناب را برای مردم بیان کنیم و در این موقف تاریخی تکلیف خود را به درستی انجام دهیم.
متن بالا گوشه هایی از بیانیه وبلاگ نویسان در محکومیت اهانت به امام خمینی(ره) و وقایع اخیر است.امروز مراسمی در تالار سیدالشهدا میدان هفت تیر برگزار شد که در آن حاج آقای یکتا به سخنرانی پرداختند و پس از آن بیانیه وبلاگ نویسان خوانده شد.
امیدوارم که بهره کافی رو برده باشید البته شرمنده وقت نبود بیانیه رو کامل بنویسم به بزرگی خودتون ببخشید.
نظر |
طنز
روشهای شکست دادن
دکتر احمدینژاد در مناظره
علیرضا بهشتی : نظر به نتیجه مناظره میان میرحسین و احمدینژاد در زیر راهکارهای غلبه بر رئیسجمهور،تقدیم دو نامزد باقیمانده میشود. امیدواریم با استفاده از بسته پیشنهادی زیر، مناظرههای بعدی با نتایج بهتری ختم شود.
1ـ فرار به جلو کنید. مدعی شوید تخت جمشید اگرچه توسط ساسانیان ساخته شد اما مجوز ساخت آن با تصویب نمایندگان مجلس ششم داده شد.
2ـ احمدینژاد را متهم کنیم که با فرصتسوزی نتوانست از شهرام جزایری پول بگیرد. بگویید: کسی که نتواند از شهرام جزایری بتیغد حکما کشور را هم نمیتواند اداره کند.
3ـ هر جا که به فراخور مناظره صحبت فقرا شد، با صدای بلند گریه کنید. وسط گریه آنقدر داد بزنید که اعصاب مجری و احمدینژاد خرد شود. حتی بهتر است از شدت تاثر دقایقی را روی میز افتاده، غش کنید.
4ـ اگر احمدینژاد در لابهلای بحث به خانه اشرافی آقای کرباسچی در کنار پارک جمشیدیه اشاره کرد، بحث را بکشید به چند خیابان آن طرفتر و خانه خودتان را هم به رخ احمدینژاد بکشید! بعد، رو به دوربین کرده و با اشاره به خانه محقر احمدینژاد در نارمک به وی بگویید، شما چگونه میخواهید کشور ایران را با مساحت یک میلیون و ششصد و چهل و هشت هزار و صد و نود و پنج کیلومتر مربع اداره کنید، در حالی که متراژ خانهتان، با احتساب انباری و پارکینگ بیشتر از 120 متر نمیشود؟ هان؟!
5ـ کم نیاورید. هر جا دیدید که دکتر دارد پروندهای را رو میکند، با عوض کردن بحث بگویید: اون زمانی که من در زندان بودم تو اصلا چند سالت بود؟
6ـ وسط حرفهایتان آمار بدهید که مجلس ششم در مقایسه با مجالس دیگر نظیر مجلس ختم و مجلس عروسی عملکرد بهتری داشته است.
7ـ هرگز مثل مناظره با آقای رضایی از مجری نخواهید که یک مناظره هم میان تیم دو نامزد برگزار کند. ممکن است برخی این خواسته شما را تعبیر به این کنند که کم آوردهاید.
8ـ از شما اقلیت دینی « اهل حق» حمایت کردهاند. به دکتر بگویید، از آنجا که اهل حق از من حمایت کرده، پس لابد طرفداران شما اهل باطل هستند.
9ـ با توجه به پیشبینی سعید حجاریان از مناظره موسوی و احمدینژاد، شما اگر 5 بر صفر هم ببازید باز نسبت به میرحسین در وضع بهتری قرار دارید و میتوانید بعد از احمدینژاد به عنوان نفر دوم به مرحله «پلیآف» بروید.
10ـ بعد از اینکه احمدینژاد گفت: «اللهم عجل لولیک الفرج و النصر»، شما هم بگویید: «سمعالله لمن حمده!»
11ـ اگر دیدید حرف خاصی برای گفتن ندارید از مجری بخواهید 10 دقیقهتان را 5 دقیقه حساب کند. گاهی سنگینتر این است که انسان اصلا حرف نزند.
12ـ مراقب باشید وسط مناظره ولو برای یک دقیقه خوابتان نبرد که بعد بگویید، وسطهای مناظره، من داشتم بهتر حرف میزدم، دو دقیقه خوابیدم، بلند که شدم، دیدم احمدینژاد بهتر دارد حرف میزند.
13ـ اگر دیدید بهرغم همه نکات گفته شده باز هم از پس احمدینژاد بر نمیآیید، احمدینژاد را ول کنید و به میرحسین و خاتمی بد و بیراه بگویید. بگویید، خاتمی را من رئیسجمهور کردم، آن وقت رفته از میرحسین حمایت میکند! در این بخش، از کلمه «چیز» زیاد استفاده کنید. میتوانید خود را به آن راه زده و مثلا اسم میرحسین را فراموش کرده باشید، بگویید: آقای ... آقای چیز ... اسمش خوب بودها!
14ـ با شیخوخیت و ریشسفیدی از آقای ضرغامی بخواهید که مصاحبه را به گونهای پخش کند که انگار شما برنده مناظره هستید.
15ـ به روزنامه اعتماد ملی بگویید که در صورت کمآوردن شما در مناظره، تیتر یک را این طوری انتخاب کند: «سانسور صحبتهای کروبی» و یا «قطع برق هنگام صحبتهای کروبی» با این شرح که «در 10 دقیقه ویژه کروبی برق مناطق زاگرسنشین میرفت و هنگام 10 دقیقه ویژه احمدینژاد، دوباره برق وصل میشد. این کار در تمام طول مناظره تکرار شد». بعد حالا «ارشاد» گیر داد، فردایش تکذیب میکنید. گور بابای اخلاق انتخاباتی!
جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت با صدور بیانیهای با تشریح 20 سوال احمدینژاد که موسوی در مناظره به آنها پاسخ نداد، خواستار پاسخگویی صریح این کاندیدای اصلاحطلب به سوالات مذکور شد.
در بیانیه دانشجویان دانشگاه علم و صنعت آمده است: چهارشنبه گذشته مهمترین مناظره انتخاباتی بین دکتر محمود احمدی نژاد و مهندس میرحسین موسوی انجام شد. مناظرهای که میتوانست بسیاری از نقاط تاریک را روشن سازد اما شاهد بودیم بسیاری از سوالات مطرح شده در این مناظره بدون پاسخ ماند.
به همین جهت ما جمعی از دانشجویان علم و صنعت بر آن شدیم تا در جهت تنویر افکار عمومی بیست سوال مطرح شده از جانب احمدی نژاد را بار دیگر از آقای موسوی بپرسیم تا شاید ایشان پاسخی به این سوالات بدهند.
1- در 20 سال گذشته در دولتهای شما آقای هاشمی و آقای خاتمی آمریکا علنا اعلام میکرد به دنبال براندازی نظام در ایران است اما امروز رسما میگوید دیگر به دنبال براندازی نیست. سوال اینجاست کدام سیاست خارجی ذلتآفرین و کدام یک عزتمندانه است؟
2- در دوران نخست وزیری شما مواضع شما نسبت به مسئله فلسطین و رژیم صهیونیستی به گونهای بود که حتی میگفتید ما باید نیروی نظامی به فلسطین بفرستیم، اما امروز لحن شما در مقابل اسرائیل تغییر یافته است. علت چیست؟
3- دادن اطلاعات غلط به مردم درباره عملکرد دولت نهم در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی از کجا ناشی میشود؟
4- شما که به جریان آزاد اطلاعات اعتقاد دارید و شعار تنش زدایی از سیاست خارجی را مطرح میکنید چه چیز موجب قطع رابطه ایران و عربستان در زمان نخستوزیریتان شد؟
5- امروز اعلام میکنید که احساس خطر کرده و پا به عرصه انتخابات گذاشتهاید. آیا شما در غائله 18 تیر که جریان برانداز به سمت مرکز حکومت حرکت کرده بود و یا زمانی که به تمامی مقدسات خدشه وارد میکردند و حتی میخواستند اندیشه امام راحل را به موزههای تاریخ بفرستند، شما احساس خطر نکردید؟
6- شما در زمان نخستوزیریتان با جریانسازی، اختیار قانونی رئیس جمهور وقت رادر نظارت بر تعیین وزرا از وی سلب کردید و کار را به جایی رساندید که حضرت امام (ره) شخصا دخالت نمودند، در این مورد چه توضیحی دارید؟
7- چه مقدار از فرمان هشت مادهای حضرت امام (ره) که در زمان دولت شما صادر شد را اجرا نمودید؟
8- شما از قانون گرایی و عدم فرار از قانون سخن میگویید لطفا درباره ماجرایی که در زمان نخست وزیریتان پیش آمد و شما در زمان تعطیلات مجلس بدون مجوز و غیر قانونی 95 میلیارد دلار از خزانه برداشت کردهاید، توضیحاتی ارائه نمایید؟
9- آقای موسوی چرا اسامی نمایندگانی را که با شما مخالف بودند را افشا نمودید که موجب تخریب آنها در فضای سیاسی کشور شد؟
10 در زمان شما یک روزنامه آن هم که بین سالهای 63 تا 64 شروع به انتشار نمود و موضع انتقادی نسبت به عملکرد شما داشت، موجب بیمهری شما قرار گرفت و شما آن انتقادات را تحمل نکردید و آن قدر فشار آوردید که آن روزنامه تعطیل شد؟
11- تحمل مخالف را در دولتهای گذشته و این دولت که 320 هزار تیتر تخریبی علیه آن در جراید و رسانه ها منتشر شد چگونه ارزیابی میکنید.
12- دولت نهم بیشترین رابطه را با مراجع و روحانیت داشته است. کمی راجع به ارتباط خودتان با مراجع در دوران نخست وزیری توضیح دهید؟
13- کشیدن کاریکاتور علما پس از ملی شدن صنعت نفت منسوخ شده بود اما در دولت قبل عدهای به خود اجازه دادند کاریکاتور یکی از علما را در نشریات خود منتشر کنند. سکوت شما در آن زمان چه معنایی داشت؟
14- امروز آقایان هاشمی و خاتمی پشتیبان شما هستند و شما نیز گفتهاید که به پشتیبانی آنها افتخار میکنید. عکس العمل شما در مورد موج صدور مدارک تقلبی برای مدیران در این دولتها چیست؟
15- آیا ستاره کردن دانشجویان در دولت آقای خاتمی و در زمان وزارت آقای معین شروع نشد و در این دولت برای همیشه به آن پایان داده نشد؟
16- دردولت آقای هاشمی نرخ تورم به 49 ونیم درصد رسید و دولت 49 میلیارد دلار استقراض خارجی نمود، آیا به جا نبود در آن زمان احساس خطر کنید؟
17- آیا شما در مورد ثروتهای هنگفت و بادآورده برخی از وزیران دولت خود و اعضای فعلی ستاد انتخاباتیان صحبتهایی دارید؟
18-هزینه سنگین تبلیغات انتخاباتی شما از کجا تامین شده است؟
19- آقای موسوی برنامههای شما برای اداره کشور چیست؟ شما سه ماه است که اعلام کاندیداتوری کردهاید ولی برنامه ارائه ندادهاید. آیا میشود فقط با انتقاد کشور را اداره نمود؟
20- خانم فائزه هاشمی در جایی گفته است اصلاحات دنباله سازندگی است و مهندس موسوی نیز ادامه هر دوی آنهاست؛ آیا دولت شما ادامه دهنده اشرافیگری دولتهای سابق خواهد بود؟
جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت با صدور بیانیهای با تشریح 20 سوال احمدینژاد که موسوی در مناظره به آنها پاسخ نداد، خواستار پاسخگویی صریح این کاندیدای اصلاحطلب به سوالات مذکور شد.
در بیانیه دانشجویان دانشگاه علم و صنعت آمده است: چهارشنبه گذشته مهمترین مناظره انتخاباتی بین دکتر محمود احمدی نژاد و مهندس میرحسین موسوی انجام شد. مناظرهای که میتوانست بسیاری از نقاط تاریک را روشن سازد اما شاهد بودیم بسیاری از سوالات مطرح شده در این مناظره بدون پاسخ ماند.
به همین جهت ما جمعی از دانشجویان علم و صنعت بر آن شدیم تا در جهت تنویر افکار عمومی بیست سوال مطرح شده از جانب احمدی نژاد را بار دیگر از آقای موسوی بپرسیم تا شاید ایشان پاسخی به این سوالات بدهند.
1- در 20 سال گذشته در دولتهای شما آقای هاشمی و آقای خاتمی آمریکا علنا اعلام میکرد به دنبال براندازی نظام در ایران است اما امروز رسما میگوید دیگر به دنبال براندازی نیست. سوال اینجاست کدام سیاست خارجی ذلتآفرین و کدام یک عزتمندانه است؟
2- در دوران نخست وزیری شما مواضع شما نسبت به مسئله فلسطین و رژیم صهیونیستی به گونهای بود که حتی میگفتید ما باید نیروی نظامی به فلسطین بفرستیم، اما امروز لحن شما در مقابل اسرائیل تغییر یافته است. علت چیست؟
3- دادن اطلاعات غلط به مردم درباره عملکرد دولت نهم در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی از کجا ناشی میشود؟
4- شما که به جریان آزاد اطلاعات اعتقاد دارید و شعار تنش زدایی از سیاست خارجی را مطرح میکنید چه چیز موجب قطع رابطه ایران و عربستان در زمان نخستوزیریتان شد؟
5- امروز اعلام میکنید که احساس خطر کرده و پا به عرصه انتخابات گذاشتهاید. آیا شما در غائله 18 تیر که جریان برانداز به سمت مرکز حکومت حرکت کرده بود و یا زمانی که به تمامی مقدسات خدشه وارد میکردند و حتی میخواستند اندیشه امام راحل را به موزههای تاریخ بفرستند، شما احساس خطر نکردید؟
6- شما در زمان نخستوزیریتان با جریانسازی، اختیار قانونی رئیس جمهور وقت رادر نظارت بر تعیین وزرا از وی سلب کردید و کار را به جایی رساندید که حضرت امام (ره) شخصا دخالت نمودند، در این مورد چه توضیحی دارید؟
7- چه مقدار از فرمان هشت مادهای حضرت امام (ره) که در زمان دولت شما صادر شد را اجرا نمودید؟
8- شما از قانون گرایی و عدم فرار از قانون سخن میگویید لطفا درباره ماجرایی که در زمان نخست وزیریتان پیش آمد و شما در زمان تعطیلات مجلس بدون مجوز و غیر قانونی 95 میلیارد دلار از خزانه برداشت کردهاید، توضیحاتی ارائه نمایید؟
9- آقای موسوی چرا اسامی نمایندگانی را که با شما مخالف بودند را افشا نمودید که موجب تخریب آنها در فضای سیاسی کشور شد؟
10 در زمان شما یک روزنامه آن هم که بین سالهای 63 تا 64 شروع به انتشار نمود و موضع انتقادی نسبت به عملکرد شما داشت، موجب بیمهری شما قرار گرفت و شما آن انتقادات را تحمل نکردید و آن قدر فشار آوردید که آن روزنامه تعطیل شد؟
11- تحمل مخالف را در دولتهای گذشته و این دولت که 320 هزار تیتر تخریبی علیه آن در جراید و رسانه ها منتشر شد چگونه ارزیابی میکنید.
12- دولت نهم بیشترین رابطه را با مراجع و روحانیت داشته است. کمی راجع به ارتباط خودتان با مراجع در دوران نخست وزیری توضیح دهید؟
13- کشیدن کاریکاتور علما پس از ملی شدن صنعت نفت منسوخ شده بود اما در دولت قبل عدهای به خود اجازه دادند کاریکاتور یکی از علما را در نشریات خود منتشر کنند. سکوت شما در آن زمان چه معنایی داشت؟
14- امروز آقایان هاشمی و خاتمی پشتیبان شما هستند و شما نیز گفتهاید که به پشتیبانی آنها افتخار میکنید. عکس العمل شما در مورد موج صدور مدارک تقلبی برای مدیران در این دولتها چیست؟
15- آیا ستاره کردن دانشجویان در دولت آقای خاتمی و در زمان وزارت آقای معین شروع نشد و در این دولت برای همیشه به آن پایان داده نشد؟
16- دردولت آقای هاشمی نرخ تورم به 49 ونیم درصد رسید و دولت 49 میلیارد دلار استقراض خارجی نمود، آیا به جا نبود در آن زمان احساس خطر کنید؟
17- آیا شما در مورد ثروتهای هنگفت و بادآورده برخی از وزیران دولت خود و اعضای فعلی ستاد انتخاباتیان صحبتهایی دارید؟
18-هزینه سنگین تبلیغات انتخاباتی شما از کجا تامین شده است؟
19- آقای موسوی برنامههای شما برای اداره کشور چیست؟ شما سه ماه است که اعلام کاندیداتوری کردهاید ولی برنامه ارائه ندادهاید. آیا میشود فقط با انتقاد کشور را اداره نمود؟
20- خانم فائزه هاشمی در جایی گفته است اصلاحات دنباله سازندگی است و مهندس موسوی نیز ادامه هر دوی آنهاست؛ آیا دولت شما ادامه دهنده اشرافیگری دولتهای سابق خواهد بود؟
ناظره آقای مهندس میر حسین موسوی و دکتر محمود احمدینژاد از نقاط عطف انتخابات دهم ریاست جمهوری است که زوایای مختلف آن بایستی تبیین شود. در مناظره چهارشنبه شب، سوالات مطروحه محمود احمدینژاد، از سوی مهندس موسوی بدون جواب گذاشته شد.
به گزارش ثانیهنیوز، آقای موسوی حتی در یک مورد هم به نقدهای وارده بر خودش پاسخ نداد تا نشان دهد که جوابی برای انتقادات ندارد و شعار گردش آزاد اطلاعات جز برای کسب رای نیست. در ذیل به برخی( تاکید میشود به برخی) از سوالات احمدینژاد که از سوی آقای میرحسین موسوی بیپاسخ ماند اشاره میشود.
دکتر احمدینژاد مطرح ساخت که « ۹۵میلیارد تومان ازحساب بانک مرکزی دردولت شما(مهندس موسوی) بدون مصوبه مجلس برداشته شد. درتعطیلات تابستان وقتی مجلس آمدید دعوایی درکشور درست شد...»
آقای موسوی هیچ پاسخی به این بیقانونی صریح ندادند چرا؟
دکتر احمدینژاد با اشاره به اسنادی گفت: « ... من فهرستی دارم از زمینهایی که مدیران گرفتند برایتان بخوانم ۴۰هکتار، ۵۰هکتار، ۸۰هکتار و ۴۰۰هکتار در دوره واگذاری بیشترین مشکلات ما درکارگاهها برای واگذاریهای دوره قبل از این دولت است کی گرفته کسانی که الان دارند از جنابعالی حمایت میکنند این هزینه سنگین تبلیغاتی شما ازکجا میآید.»
آقای موسوی پاسخ نداد که پول این تبلیغات سرسام آور ستاد ایشان را چه کسی میدهد؟ و با چه انگیزهای؟
احمدی نژاد در ادامه گفت: «جناب آقای موسوی جنابعالی هشت سال نخست وزیر بودید تنها یک روزنامه منتقد وجود داشت انهم ازسال ۶۴راه افتاد، که هفتهای یک یا دو نقد اقتصادی برشما مینوشت که امار ارقامی که من اینجا دارم الان ان نقدها را تایید میکند که خواهم گفت .چه فضایی شما برایش درست کردید خود جنابعالی چند بار علیه ان یک روزنامه صحبت کردید. من متن سخنرانی شما را دارم خواهش میکنم مراجعه کنید حافظه تاریخی نباید از دست برود که جنابعالی گفتید که شما در خط دشمنید. شما دارید ضد انقلابی عمل میکنید. شما دارید ضربه به کشور میزنید درحالیکه ان گزارشی که ان روزنامه نقد کرده بود گزارشی بود از برنامه وبودجه خود جنابعالی ،امده بود رفته بود در کمیسیون کشاورزی مجلس یکی ازافرادی که مرتبط بود ان را گرفته بود یک نقدی رویش نوشته بود. اینقدر فشار اوردید تا بخشی از ان نقدها تعطیل شد اما اینها را ببینید اینها چهار سال تیتر توهینهایی است که به من ودولت شده است ، تهمت ها بنده اینها را تحمل کردم شما در سخنرانیهایتان بنده را به دیکتاتوری متهم کردید این دیکتاتوری کدام دیکتاتوری است زمان اقای هاشمی هم همینطور بود اینکه شما میگویید باهم مقایسه نکنید اتفاقا باید مقایسه کنم زمان اقای هاشمی یک روزنامه منتقد من کاری به مواضع ان روزنامهها ندارم شخص رییس دولت بارها علیه ان روزنامه موضعگیری کردتا بالاخره صدایش را انداخت در زمان اقای خاتمی هم که معلوم بود کسی مگر میتوانست یک کلمه انتقاد کند همان علمایی که جنابعالی میفرمایید یکی شان یک اظهار نظر کرد کاریکاتورش را کشیدند که ما بعدا دیگر نداشتیم که علیه علما کسی کاریکاتور بکشند.»
آخرین نخست وزیر در مورد فشارهای سنگین روانی تنها روزنامه منتقد خود توضیحی به مخاطبان نداد چرا؟
همچنین دکتر احمدی نژاد در بخش دیگری از سخنان خود گفت: درموضوع فلسطین اشغالی خوب است که اقای موسوی ذهنشان را ببرند مواضع خودشان را مرور کنند .جناب اقای موسوی صریحا اعلام کردند که ما نیروی نظامی میفرستیم.در کنار مقاومت فلسطین علیه اشغالگران بجنگند، ایشان اعلام کردند که باید رژیم صهیونیستی محو بشود.»
آقای موسوی توضیح نداد در زمانی که گرفتار گروههای ضد انقلاب داخلی و یا جنگ بودیم چطور میخواستند علاوه بر کمک مالی، نیرو به فلسطین اعزام کنند؟
آقای موسوی در این مناظره یادشان رفت است که در مورد سکوت 20 سالهشان توضیح دهند و بگویند که در 16سال قبل از آقای احمدی نژاد یک دوره مشاور و یک دوره 8 ساله دیگر مشاور ارشد رئیس جمهور آن وقت بوده اند ، آقای موسوی ماجرای 18 تیر ، تورم 49.5 درصد و نوشاندن جام زهر به رهبری را فراموش کرده اند؟
در بخش دیگری از این مناظره، دکتر احمدی نژاد میگوید: « من اینجا پرونده ای دارم برای یک خانم، شما میشناسید(یادتان باشد دکتر احمدی نژاد اسمی از این خانم نبردند) در تبلیغات انتخاباتی کنار شما مینشیند، برخلاف همه قوانین کشور همزمان که کارمند بوده دو تا رشته فوق لیسانس خوانده در دانشگاه ازاد دکترا گرفته بدون کنکور و بعد در رشته غیر مرتبط دانشیار شده استادیار شده بدون اینکه شرایطش را داشته باشد رییس دانشگاه شده اینها بیقانونی است. من با اینها مخالفم من میگویم با رانت بازی و باند بازی و ا ین جور چیزهایی که یک عده ببرند بقیه محروم باشند من با اینها مخالفم جناب اقای موسوی نه با قانون.»
آقای موسوی گفت: که در مورد من و اطرافیان «چیزی» ندارید!، ثانیهنیوز در روزهای آینده مطالب قابل توجهی از دوران ریاست ایشان بر بنیاد مستضعفان، نخست وزیری و.. و همچنین برخی اطرافیان، چون جناب آقای «دکتر» فرشاد مومنی، ابوالفضل فاتح، قربان بهزادیاننژاد و.. منتشر میکند اما احمدی نژاد در این مناظره فقط به یکی از نزدیکان ایشان اشاره کرد آن هم بدون نام که آنگونه برافروخته شدند.
دکتر احمدی نژاد اسم همسر کسی را نیآورد و ابراز داشت که بدون بردن نام ، تخلفات یکی از فعالین میتینگهای انتخاباتی ایشان را ریز کرده ، است. خود آقای موسوی برای مظلومنمایی و فرار به جلو اسم رو لو داد. در عین حال که از آقای موسوی پرسیده شد «در مورد این فرد نزدیک به ایشان توضیح داده شود؟» زمانی هم که گفت «بگو» توضیح داده شد و متاسفانه با وجود آنکه این توضیحات مبتنی بر اسناد و حقیقت بود آقای موسوی صرفا تاکید کرد که « ایشان(زهرا رهنورد) مهمترین روشنفکر زن این کشور هست ده سال برای دکترای علوم سیاسی زحمت کشیده سندهایش هست مدارکش هست ، سایت های مرتبط با شما برگشتن علیه ایشان جوسازی کردند، ایشان قرآن پژوه است بله ایشان افتخارش این است که فوق لیسانس رشته هنر هم دارد دکترای علوم سیاسی هم فوق لیسانس علوم سیاسی هم دارد. شما ببینید آن موقعی که کنکور بوده برای دانشگاه ازاد بروید ان را بررسی کنید بنده خبر دارم.»
اکنون سه روز میگذرد چیزی از مدارک و مستندات در مورد مدرک تحصیلی سرکار رهنورد منتشر نشده است. چرا؟
و دهها سوال بیپاسخ دیگر
حدیث معراج
حضرت امامزاده عبدالعظیم حسنی(ع) از امام محّمد تقی (ع) و آن حضرت بواسطه پدران بزرگوارش نقل کرده که امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) فرمود:
روزی من و فاطمه به خدمت حضرت رسول (ص) رفتیم و آن حضرت بسیار گریان یافتیم، عرض کردم: پدر و مادرم فدای تو باد یا رسول الله! چه چیز سبب گریه شما شده است؟
فرمود: یا علی شبی که مرا به آسمان بردند، زنانی چند از امت خود را در عذاب شدید دیدم، پس، از حالت آنها تعجب کردم و از شدت عذاب آنها گریستم.
زنی را دیدم که به موهایش آویخته شده، مغز سرش می جوشید.
و زنی را دیدم که به زبانش آویخته شده و آب داغ جهنم در حلقش ریخته می شد.
و زنی را دیدم که به پستان آویزان شده بود.
و زنی را دیدم که گوشت بدن خود را می خورد و آتش از زیرش شعله می کشید.
و زنی را دیدم که پاهایش به دستانش بسته شده و مارها و عقربها بر او مسلط گردیده بودند.
و زنی کر،کور و لال را دیدم که در تنوری از آتش،به پاهایش آویزان بود.
و زنی را دیدم که گوشت بدنش از جلو و عقب با قیچی های آتشین بریده میشد.
و زنی را دیدم که صورت و دستهایش می سوخت و روده های خود را می خورد.
و زنی را دیدم که سرش،خوک و بدنش بدن الاغ بود و بر او هزار هزار نوع عذاب بود.
و زنی را دیدم به صورت سگ که آتش در پشتش داخل میشد و از دهانش بیرون می آمد و ملائکه گرزهای آتشین را بر سر و بدنش می زدند.
حضرت فاطمه(س) عرض کرد: ای حبیب من و ای نور دیده ام! به من خبر دهید که عمل و روش ایشان چه بوده است که خدای تعالی، این عذاب ها را برای آنها قرار داده است؟
حضرت رسول(س) فرمود: ای دخترم!
آن زنی که به مو آویخته شده بود، موی خود را از مردان نامحرم نمی پوشانده است!
و آن زنی که به زبان آویخته شده بود،(با زبانش) شوهرش را آزار میداده است.
و آن زنی که به پستان آویخته شده بود، از انجام وضایف زناشویی خودداری می ورزیده است.
و آن زنی کهبه پاهایش آویخته شده بود، از خانه بی اجازه شوهر بیرون میرفته است!
و آن زنی که گوشت بدن خود را می خورد برای مردم زینت میکرده است!
و آن زنی که دستهایش به پاهایش بسته شده بود و مارها و عقربها بر او مسلط شده بودند، او کسی است که خود را نمی شسته و لباس هایش را پاک نمی کرده و غسل حیض و جنابت را انجام نمی داده و بدنش را از نجاستها پاک نمی کرده و نماز را سبک می شمرده است!
و آن زنی را که که کور و کر و لال بود، از زنا فرزند پیدا کرده و به گرد شوهر خود می انداخته است.
و آنکه سرش سر خوک و بدنش بدن الاغ بود، سخن چین و بسیار دروغگو بوده است.
و آنکه به صورت سگ بود و آتش در پشتش داخل و از دهانش خارج می شد، خواننده و آوازه خوان و حسود بوده است.
پس حضرت رسول(ص) فرمود: وای بر زنی که شوهر خود را به خشم آورد و خوشا به حال زنی که همسرش از او راضی باشد.
عیون اخبار الرضا(علیه السلام)،ج2،ص10
خبرگزاری فارس: در 4سال فعالیت دولت نهم بیش از 4.5 برابر دولت قبل از محل منابع حساب ذخیره ارزی، تسهیلات به بخش خصوصی اعطا شده است.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دولت، بر خلاف جوسازیها و آمارسازیهای نادرست اخیر برخی رسانهها و فعالان سیاسی و جناحی درباره کاهش سهم بخش خصوصی از حساب ذخیره ارزی در دولت نهم، آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد طی 4 سال فعالیت دولت نهم یعنی سالهای 84 تا 87 در مجموع 17میلیارد و 88 میلیون دلار از موجودی حساب ذخیره ارزی جهت اعطای تسهیلات به بخش غیردولتی برداشت شده است.
این در حالی است که بر اساس آمار اعلامی بانک مرکزی، در 4 سال پایانی دولت قبل، یعنی سالهای 80، 81، 82 و 83 در مجموع فقط 3میلیارد و 770 میلیون دلار از موجودی حساب ذخیره ارزی جهت اعطای تسهیلات به بخش غیردولتی، اختصاص یافته بود. بدین ترتیب، میزان وام اعطا شده از محل منابع حساب ذخیره ارزی به بخش خصوصی در دولت نهم بیش از 4.5 برابر 4 سال پایانی دولت قبل بوده است.
رشد 4.5 برابری سهم بخش خصوصی از منابع حساب ذخیره ارزی در دولت نهم در حالی است که درآمد نفتی کشور در دوره فعالیت دولت نهم نسبت به 4 سال پایانی دولت قبل بسیار کمتر از این رقم رشد (کمتر از 4.5 برابر و در خوشبینانهترین حالت 2.5 برابر) بوده و این حقیقت، نشانه توجه بیشتر دولت نهم به توانمندسازی بخش خصوصی بوده است.
در ضمن ادعای منتقدان دولت نهم درباره کاهش سهم بخش خصوصی از حساب ذخیره ارزی، حتی از لحاظ شاخص میزان برداشت از حساب ذخیره ارزی جهت اعطای وام به بخش غیردولتی نسبت به رقم واریزی به حساب ذخیره ارزی نیز تصدیق نمیشود.
منبع:خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس: معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش گفت: حجم کارهای عمرانی دولت نهم نسبت به دولت گذشته بیش از 3/7 برابر شده که از رشد 270 درصدی برخوردار بوده است.
مرتضی رئیسی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبری فارس «توانا» اظهار داشت: در دولت نهم بیش از 10 میلیون و 300 هزار متر مربع فضای آموزشی و پرورشی در سراسر کشور ساخته شده یا جایگزین فضای فرسوده شده است که معادل 21/5 درصد فضای آموزشی است و در حال حاضر در کشور استفاده میشود.
وی گفت: در 4 سال دولت نهم، 16 هزار پروژه در قالب 69 هزار کلاس درس تحویل آموزش و پرورش شده است.
رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور با بیان این مطلب که در بخش تخریب و بازسازی به گواه دستگاه نظارتی از برنامه جلوتر هستیم، گفت: در بخش مقاومسازی نیز در صورت تأمین اعتبارت، امیدواریم بتوانیم کار یک هزار پروژه مقاوم سازی را به پایان برسانیم.
وی ادامه داد: بیش از 2 هزار و 800 پروژه مطالعات در زمینه مقاومسازی در حال انجام است که به زودی گزارش این کار به کمیسیون آموزش و تحقیقات فرستاده میشود.
منبع:خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس: متوسط مصرف روزانه بنزین کشور در حالی با رشد 73 درصدی از 34 میلیون لیتر در سال 76 به 60 میلیون لیتر در سال 83 رسید که در دولت نهم با رشد منفی 0.29 درصد از 67 میلیون لیتر در سال 84 به 66.8 میلیون لیتر در سال 87 کاهش یافت.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، بر اساس جدید ترین آمار شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی، متوسط مصرف بنزین کشور در ابتدای کار دولت اصلاحات در سال 1376 روزانه حدود 34 میلیون و 973 هزار لیتر بود که این رقم با رشدی 21 درصدی به 42 میلیون و 535 هزار لیتر در پایان 4 ساله نخست فعالیت این دولت افزایش یافت.
بر اساس این گزارش، کل حجم بنزین مصرف شده در سال 76 کشور 12 میلیارد و 765 میلیون و 145 هزار لیتر و در پایان سال 79 این رقم به 15 میلیارد و 525 میلیون و 275 هزار لیتر رسید.
کل حجم بنزین مصرف شده کشور در 4 ساله نخست فعالیت این دولت 56 میلیارد و 338 میلیون و 115 هزار لیتر گزارش میشود.
این گزارش حاکی است: در ابتدای چهار ساله دوم دولت خاتمی یعنی در سال 1380 متوسط مصرف روزانه بنزین کشور 45 میلیون و 806 هزار لیتر بود که این رقم با رشدی 32 درصدی به روزانه 60 میلیون و 670 هزار لیتر در سال 83 یعنی چهارمین سال فعالیت این دولت افزایش یافت.
بر اساس این گزارش، کل حجم بنزین مصرفی کشور در فاصله سالهای 1380 تا پایان سال 1383 بیش از 77 میلیارد و 843 میلیون و 915 هزار لیتر بوده است. با احتساب 4 سال قبل از آن مشخص می شود که در طی 8 سال دولت خاتمی جمعا 134 میلیارد و 182 میلیون و 30 هزار لیتر بنزین در کشور مصرف شده است.
این گزارش حاکی است: طی 8 سال عمر دولت اصلاحات متوسط مصرف بنزین کشور از 34 میلیون و 973 هزار لیتر در روز به 60 میلیون و 670 هزار لیتر رسید که رشدی 73 درصدی را نشان میدهد.
حال نگاهی به عملکرد دولت نهم در این زمینه میاندازیم.
در ابتدای سال 1384 متوسط مصرف بنزین روزانه کشور 67 میلیون لیتر بود که این رقم در پایان سال 87 با رشد منفی حدود 29 صدم درصد به حدود 66 میلیون و 800 هزار لیتر کاهش یافت.
بر این اساس، علت اصلی جلوگیری از رشد مصرف بنزین کشور طی 4 سال اخیر اجرای سامانه کارت هوشمند سوخت و سهمیهبندی بنزین بود که علاوه بر آموزش مدیریت صحیح مصرف سوخت به مردم، جلوی قاچاق گسترده این فرآورده با ارزش به خارج از کشور را گرفته است.
به اذعان مقامات ارشد وزارت نفت در صورتی که طرح کارت هوشمند و متعاقب آن سهمیهبندی در کشور به اجرا درنمیآمد، متوسط مصرف بنزین کشور به بیش از 90 میلیون لیتر در روز می رسید که این رقم 2 برابر تولید فعلی بنزین 9 پالایشگاه کنونی کشور میباشد.
بر اساس این گزارش، در حالی که مصرف بنزین کشور در سال 85 به 73 میلیون لیتر افزایش یافته بود، پس از اجرای طرح سهمیه بندی بنزین این رقم با حدود 10 میلیون لیتر کاهش به 64 میلیون لیتر در سال 86 رسید.
منبع:خبرگزاری فارس