افزایش رنج ومحنت مردم لبنان وشدت گرفتن تجاوزات صهیونیست ها واشغال جنوب عملاَ مانع اعمال حاکمیت دولت لبنان بر این منطقه شده بود. چون اسرائیل از اجرای قطعنامه 425 شورای امنیت وعقب نشینی از مناطق مرزی سرباز زده بود، امام موسی صدر وظیفه خود می دانست که اوضاع بحرانی لبنان وعمق خطرهای تهدید کننده جنوب لبنان را به اطلاع رهبران کشورهای عربی برساند. رهبرانی که در رسیدگی به این وضع اسف بار تأثیر مستقیم داشتند.
نظر بدهید |
از زمان رسیدن امام صدر به لیبی وطی روزهای بعد هیچ کس در لبنان تماس تلفنی یا نامه یا خبری از ایشان دریافت نکرد[1] واین برخلاف رویه ایشان در سفرهای قبلی بود. از همراهان وی نیز هیچ خبری نرسید، با این که یکی از آنان یعنی استاد عباس بدرالدین تنها به دلیل پوشش خبری این سفر با امام صدر همراه شد.
همچنین رسانه های خبری لیبی هیچ اشاره ای به حضور میهمان رسمی دولت خود یعنی امام صدر نکردند واز برنامه های ایشان در این سفر هیچ خبری ندادند تا جایی که کاردار لبنان در طرابلس غرب آقای نزار فرحات از حضور ایشان در این شهر خبردار نشد، تا این که استاد عباس بدرالدین در تاریخ 28 اوت 1978 م با ایشان تماس گرفت. مفاد گزارش رسمی موجود در وزارت خارجه لبنان این نکته را تأیید می کند.
نویسنده : دکتر محسن کمالیان
امام موسی صدر در روز 14 خرداد سال 1307 هجری شمسی در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. پدر ایشان مرحوم آیت الله سید صدرالدین صدر، جانشین مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم و از مراجع بزرگ زمان خود بود. جد پدری ایشان مرحوم آیت الله سید اسماعیل صدر، جانشین مرحوم آیت الله میرزا حسن شیرازی و مرجع مطلق زمان خود، و جد مادری ایشان مرحوم آیت الله حاج آقا حسین قمی، جانشین مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و رهبر قیام مردم مشهد بر علیه رضا خان بود.
شما نمیدانید، امروز با چه کسی میجنگید. شما با فرزندان محمد (ص)، علی، حسن و حسین(ع) و با اهل بیت رسول خدا (ص) و اصحاب او وارد جنگ شدهاید. شما با قومی میجنگید که ایمانی فراتر و برتر از همه انسانهای این کره خاکی دارند.«پیام سید حسن نصرالله پس از حمله اسراییل به لبنان»
امام موسی صدر نخستین جرقه مبارزه
سید حسن نصرالله متولد 31 اگوست 1960 روستای «البزوریه» در جنوب لبنان است. پدرش «عبدالکریم»، سبزی و میوهفروشی میکرد و حسن برای کمک به پدر به دکان وی رفت و آمد داشت. در دکان و بر سینه دیوار آن، عکس امام موسیصدر آویزان بود؛ عکسی که نخستین جرقههای محبت موسی صدر و جنبش امل را که آن زمان به جنبش محرومان معروف بود، در دل سید حسن روشن کرد. با این که با هیچیک از علمای دینی آنوقت در ارتباط نبود و خانوادهاش هم، یک خانواده دینی شاخص نبود، ولی سیدحسن نوجوان، علاقهمند به دین بود و این علاقه در حیطه انجام فرایض معمول مانند نماز و روزه محدود نبود، او فراتر از اینها هم میرفت. این علاقه وی را واداشت که با سن اندکش در سال 1976 به نجف برود و تحصیلات حوزوی خود را در آنجا آغاز کند.