بدون شک، یکی از دغدغه های دیرینه و مهم مقام معظم رهبری که همواره مورد تأکید و توجه ایشان بوده، مقوله تهاجم فرهنگی است. با وجود بحث های گوناگون درباره تهاجم فرهنگی و هویت و زمینه ها و مصادیق آن، باید اعتراف کنیم که هنوز آراءخالص و شفاف مقام معظم رهبری در این باره، مهجور و متروک مانده است و نسل جوان، شناخت دقیق و روشنی از این واقعیت اجتماعی ندارند. اگرچه مقام معظم رهبری اخیرا بحث ناتوی فرهنگی را مطرح فرموده اند که بحث تهاجم را نیز دردل خود دارد. از این رو، در این مقاله به تبیین معنا و مفهوم حقیقی تهاجم فرهنگی از دیدگاه مقام معظم رهبری می پردازیم تا پس از ایجاد معرفت جمعی نسبت به آن، حساسیت جمعی و عزم جمعی برای مقابله با این پروژه تهدیدکننده شکل گیرد. اینک مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:مفهوم فرهنگ
منطقی است که در ابتدا، اساسا تعریفی از فرهنگ ارایه کنیم. فرهنگ چیست و شامل چه عناصر و درون مایه هایی است؟
«فرهنگ به معنای خاص برای یک ملت عبارت از ذهنیات و اندیشه ها و ایمان ها و باورها و سنت ها و آداب و ذخیره های فکری و ذهنی است.»(1)
()
اهمیت فرهنگ
پس از این، باید روشن شود که فرهنگ به چه میزان از اهمیت برخوردار است؟ آیا فرهنگ مسئله ای حاشیه ای و جنبی است یا مسئله ای تعیین کننده و بنیادی؟ از منظر مقام معظم رهبری، فرهنگ مقوله منحصر به فرد در زندگی اجتماعی است که تأثیری فراگیر و کلی از خود به جا می گذارد:
«بنده اصرار دارم که در محافل تصمیم گیری نظام جمهوری اسلامی، یک مقوله مورد توجه قراربگیرد و آن مقوله فرهنگ است. .... به نظر ما مقوله فرهنگ از نظر تأثیرش در آینده یک ملت و یک کشور، با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست. اهمیت مقوله فرهنگ از اینجاست. لذا هر آنچه که موجب دغدغه انسان نسبت به آینده کشور و اهداف و آرمان های آن می شود، همین ها موجب دغدغه در مسایل فرهنگی هم می شود.»(2)
اهمیت و نقش آفرینی فرهنگ آن چنان گسترده و پردامنه است که بر سایر نهادها و تصمیم سازی های آن ها نیز سایه می افکند:
«فرهنگ به عنوان جهت دهنده به تصمیم های کلان کشور، حتی تصمیم های اقتصادی، سیاسی، مدیریتی و یا در تولید نقش دارد. وقتی ما می خواهیم ساختمان بسازیم و شهرسازی کنیم، در واقع با این کار داریم فرهنگی را ترویج می کنیم، یا تولید می کنیم یا اشاعه می دهیم.»(3)
رویکرد تهاجم فرهنگی دشمن
به دلیل همین ارزش و اهمیت فرهنگ است که دشمنان انقلاب اسلامی، از تهاجم نظامی به تهاجم فرهنگی روی آورده اند و سال هاست تلاش می کنند تا از طریق فعالیت ها و برنامه های تخریبی به فرهنگ ضربه بزنند. در اینجا، باید به این مسئله پرداخت که تهاجم فرهنگی چیست؟ تهاجم فرهنگی از نظر ایشان دارای شاخه ها و شعب گوناگونی است.
موضوع احساس حقارت ملی و عدم خودباوری و دنباله روی از غرب، یکی از شاخه های مورد تأکید ایشان در بحث تهاجم فرهنگی است:
«تهاجم فرهنگی بزرگ تر این است که این ها ]غربی ها[ در طول سال های متمادی به مغز ایرانی و باور ایرانی تزریق کردند که تو نمی توانی، باید دنباله رو غرب و اروپا باشی. نمی گذارند خودمان را باور کنیم. الان شما اگر در علوم انسانی، در علوم طبیعی، در فیزیک و در ریاضی و غیره یک نظریه علمی داشته باشید، چنانچه برخلاف نظریات رایج و نوشته شده دنیا باشد، عده ای می ایستند و می گویند حرف شما در اقتصاد، مخالف با نظریه فلانی است به حرف شما در روان شناسی، مخالف با نظریه فلانی است.» (4)
فقر علمی عامل خودباختگی
فقر علمی یک جامعه، عاملی است که پیامدهای منفی اجتماعی و فرهنگی دیگری را نیز به دنبال می آورد، نه این که تنها در قلمرو معضلات و دشواری های علمی محدود بماند:
«وقتی علم نباشد، صنعت نیست. وقتی صنعت نباشد، بسیاری از ثروت های جامعه کشف نمی شود. وقتی صنعت نباشد، همه موجودی برای به دست آوردن صنعت روز خرج می شود؛ دنباله روی از بیگانه و گرفتن ناگزیر فرهنگ بیگانه و تبعیت ناگزیر از سیاست های بیگانه هم به دنبالش پدید می آید. همه این ها ناشی از بی علمی است.» (5)
در واقع، پیشرفت های علمی و تکنولوژیک غرب، برخی را در برابر کلیت تمدن غرب، خاضع و خاموش می کند و آن ها را به سوی پیروی مطلق از تمام شئون غرب سوق می دهد:
«عده ای فکر می کنند چون غربی ها از لحاظ علمی بر ما برتری دارند، پس ما باید فرهنگ و عقاید و آداب معاشرت و آداب زندگی و روابط اجتماعی و سیاسی مان را از آن ها بگیریم؛ این اشتباه است... اروپایی ها کارهای غلط و خطا و رفتارهای زشت، الی ماشاءالله دارند. چرا باید این کارها را از آن ها یاد بگیریم؟»(6)
ترویج مفاسد اخلاقی
شاخه دیگر از تهاجم فرهنگی که اهمیت وصف ناپذیر دارد، مربوط به ترویج لاابالی گری جنسی و بی بندوباری اخلاقی و سست کردن پای بندی افراد به عقاید و ارزش های دینی است:
«بنده بارها گفته بودم که دشمنان ملت ایران، بیش از آنچه به توپ و تفنگ و این چیزها احتیاج داشته باشند، به اشاعه بنیان های فرهنگی فاسدساز نیاز دارند. در خبرها خواندم که یکی از مسئولان یک مرکز مهم سیاسی در امریکا گفته به جای انداختن بمب، دامن های کوتاه برایشان بفرستید! راست می گوید؛ اگر برای کشوری شهوات جنسی و آمیزش بی رویه زن و مرد و دختر و پسر را ترویج کردند و جوان را به راه هایی کشاندند که غریزه او هم به طور طبیعی متمایل به آن است، دیگر احتیاج به استفاده از توپ و تفنگ علیه یک ملت نیست. فساد، یک ملت را به خودی خود، ضایع و باطل می کند و آینده او را تباه می سازد.»(7)
مقابله با ایمان دینی مردم
ایشان در جای دیگری، تصریح می کنند که دشمن، ایمان دینی مردم را نشانه گرفته و قصد ریشه کن کردن آن را دارد:
الان بین این جامعه، این نظام، متفکران این نظام، فعالان این نظام در رده های مختلف... از یک طرف، با یک طرف دیگر؛ کسانی که می خواهند ریشه این ایمان را از این خاک مقدس و از این دل های پاک در بیاورند... دنبال اینند که فکر توحیدی را، فکر ولایت را، محبت اهل بیت را، محبت به قرآن را، تعصب و غیرت نسبت به مبانی دینی و اعتقاد به مبارزه با ظلم را، اعتقاد به قبح و زشتی ظلم پذیری را از دل این مردم با انواع حیله ها بیرون بکشند.»(8)
جدا کردن نسل سوم از انقلاب
البته دشمن، بیش از هر قشری، قشر جوان کشور را درنظر گرفته و تلاش دارد تا نسل سوم را از انقلاب جدا کند و در گرداب انحطاط اخلاقی و اعتقادی قرار بدهد:
«آقایان! نسل جوان در حال تباه شدن تدریجی به وسیله دشمن است، ما باید نگذاریم. ما باید نسل جوان را حفظ کنیم که اگر جنگ بود، دفاع کند؛ اگر حادثه ای در داخل بود، حضور پیدا کند... روی این نسل جوان که مایه تکیه و امید انقلاب است، دارد به تدریج با شکل ها و شیوه های گوناگون کار می شود. این تلاش ها بیشتر فرهنگی است... آنچه بیش از همه خطرناک است، ذهن و فکر و روحیه جوان است. این را باید دریافت.»(9)
تفاوت تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی
مفهوم تهاجم فرهنگی، ممکن است دچار تداخل معنایی با برخی مفاهیم مشابه شود. به عنوان مثال، شاید بعضی بپندارند که تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی تفاوتی ندارد، در حالی که این گونه نیست.
اولا در تهاجم فرهنگی، بنیان های فرهنگی جامعه از بین می روند، ولی در تبادل فرهنگی، فرهنگ خودی، تقویت و غنی می شود:
«تهاجم فرهنگی این است که یک مجموعه- سیاسی یا اقتصادی- برای مقاصد سیاسی خود و برای اسیرکردن یک ملت، به بنیان های فرهنگی آن ملت هجوم می برد. چنین مجموعه ای هم چیزهای تازه ای را وارد آن کشور و آن ملت می کند؛ اما به زور؛ اما به قصد جایگزین کردن آنها با فرهنگ و باورهای ملی. این اسمش تهاجم است. در تبادل فرهنگی، هدف، بارورکردن فرهنگ ملی و کامل کردن آن است.»(10)
ثانیا در تهاجم فرهنگی، بخش های نامطلوب فرهنگ کشور مهاجم انتقال می یابد ولی در تبادل فرهنگی، هدف عبارت است از مبادله و انتقال برجستگی ها و ایده آل های فرهنگی.(11)
ثالثا در تهاجم فرهنگی، قدرت و زورگویی و حیله گری کشور مهاجم، تعیین کننده است، اما تبادل فرهنگی به اختیار و اراده ماست و ما آزادانه انتخاب می کنیم.(12)
پی نوشت ها:
1-بیانات در دیدار علما و روحانیون تبریز، .1372.5.5
2-بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، .1379.9.19
3-بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، .1381.9.26
4-بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه های استان همدان، .1383.4.17
5-بیانات در دیدار دانشجویان،
.1383.8.10
6-بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه های استان همدان، .1383.4.17
7-بیانات در دیدار رؤسای دانشگاه ها، .1383.10.17
8-بیانات در دیدار با مداحان،
.1386.4.21
9-حدیث ولایت، ج 8، ص .24
10، 11و 12 بیانات در دیدار مسئولان آموزش و پرورش، .1371.5.21
نویسنده: مهدی - جمشیدی
منبع: روزنامه کیهان
نظر |