شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ کسي که خدا را مي خنداند...
مسعود ده نمکي دروبلاگ خود نوشت: مي گويند در زمان حضرت موسي بر بني اسرائيل هفت سال قحطي آمد.حضرت موسي(ع) با هفتاد هزار نفر از مردم بني اسرائيل به بيابان رفتند و دعاي نزول باران خواندند.خداي متعال ندا فرستاد که اي موسي چگونه دعاي مردمي را که ظلمت گناهان آنها را فرا گرفته و باطنهاي ايشان خبيث شده اجابت کنم.موسي مراجعه کن به يکي از بنده هاي من به نام برخ اسود به او بگو دعا کند تا من اجابت کنم.
موسي سراغ برخ را گرفت مردم نشاني مردي پشمينه پوس و سياه چهره را به موسي دادند و موسي(ع) اورا پيدا کرد و از او خواست تا دعا کند .برخ اين گونه دست به دعا و مناجات با خدا برداشت: اي خدا مقتضاي کردار تو نيست و مقتضاي حلم و حکمت تو نه. نمي دانم چه شده آيا ابر ها از فرمان تو سر باز زده اند يا بادها از اطلعت تو بيرون رفته اند يا بارنهاي تو تمام شده؟
موسي(ع) بر نوع کلام دور از ادب مناجات بنده با خدا عصباني شد و قصد او راکرد.ندا آمد اي موسي برخ را رها کن او روزي چندين بار ما را مي خنداند...... منبع:معراج السعاده
يا غضب تو گنهکاران را فرو گرفته .آيا تو آمرزنده نيستي؟ پيش از خلق خطاکاران رحمت خو را خلق کردي و به عفو امر فرمودي. آيا شتاب در عذاب مي کني و مي ترسي بعد ها قدرت عذاب نداشته باشي؟هنوز دعاي او تمام نشده بود که باران همه جا را فرا گرفت.برخ رو به موسي(ع) کرد و گفت ديدي چگونه با خدا مباحثه کردم.
ماشالله. شما كلاس تند خواني رفتيد؟!!!
جالب بود!
يا ثارالله وابن ثاره
رتبه 94
1 برگزیده
370 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
يا ثارالله وابن ثاره عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top